از اون شباس که بنده در حالت «no خواب» به سر میبرم :))
اگر بیدارید بیاید یکم معاشرت کنیم :)
یه سری اتفاق ها برام افتاده که دقیقا اون طرف
ترس های زندگیم قرار داره ، و برای اینکه بتونم بهشون برسم
باید پا روی ترسام بذارم که این جرات رو ندارم ...
شما اهل این هستین که پا روی ترسهاتون بذارید ؟
چطوری میتونید این کارو بکنین ؟
از تغییر همه چی نمیترسید ؟:)
از هیچ چیز نترسید
جز خداوند...
من همیشه به خودم اعتقاد داشتم که میتونم با تفکر همه مسایل رو حل کنم. اینجوری ترس یه حس شیرین میشه :)
از هیچ چیز نترسید
جز خداوند...
من همیشه به خودم اعتقاد داشتم که میتونم با تفکر همه مسایل رو حل کنم. اینجوری ترس یه حس شیرین میشه :)
خب ببنید آدم باید به جیزهایی که با تفکر و تعقل کیتونه حلش کنه دل ببنده. شما میدونید میتونید این مسیر رو مدیریت و کنترل کنید، ولی از آخرش که خبر ندارید. خب چه کاریه به خودتون استرس بدید؟ :)
بر عکس این آقای بزرگوار من بهت توصیه میکنم از خداوند نترسی
خدای مهربون خیلی بهمون محبت داره ما هم از همین دریچه بهش نگاه کنیم شایسته تره بنظر میرسه
از هیچی نترس
خداجان پشتته:)
منم گاهی میترسم و به خودم یادآوری میکنم و دوباره به لطف خدا حس و عملکردم بهتر میشه:)
سلام نارین جانم😍😘
من:(
گاهی میزنم سیم اخر درمورد بعضی مسائل میرم تو دل ترسام
گاهی هم نه
چیزی که تجربه کردم اینه بعد روبرو شدن باترس وشجاعت به خرج دادن واقعا حس اعتماد بنفس وباور خوبی به خودم پیدا کردم
یه وقتایی باید زد به سیم اخر:D
به چی میشش فکر نکرد
فقط باید بگیم من باید اینکارو انجام بدم چون ذوست دارم چون میخوام چون باید انجام بشه مهم نیست چی میشه تهش نتیجه مهم نیست مهم ابنه من میخوام وباید انجام بشه
وبسپار خودتو دست خدا وبرو تو دل ترسات
خیلی اوقات ترس های ما بخاطر عدم شناخت درست و یا بی تجربه بودنمون در موضوعیه،این مواقع من خودم سعی میکنم واقع بینانه کار کی بعد از غلبه بر ترس روبه رو میشم باهاش ترسیم کنم و همینطور مسیر که همچنان ترس دارم و کاری نمیکنم و بعد یکی را انتخاب میکنم.
من خودم به شخصه خیلی اوقات وقتی توموقعیت قرار گرفتم فهمیدم ترسم بی معنا بوده و تنها یه از دست دادن فرصت هام ،خودت باور کن و منطقی و عقلانی مسیر راه هات را انتخاب
موفق باشی عزیزم
خب شما که از هر طرف راه رو به خودتون بستید. یا راه به روی شما بسته شده. دلتون رو بزنید به دریا :)
الان که تصمیمت گرفتی توکلت به خدا باشه و فقط مثبت فکر کن.
ان شالله انتهای راه یه عالمه حس خوب و قشنگ باشه:)
نگران آینده نباش،خدا قبل از ما اونجاس
ای جانم ،خوشحالم حس خوبی داشتی ازش ،خودمم همیشه این حرف آرومم میکنه :)
حتما عزیزم ؛قابل باشم دعا میکنم*.*
بعد از کامنت اولممو که جواب دادی یه کامنت دیگه دادم
عجیبه نیست😐
یعنی ارسال نکردم؟😐
فک کنم پیرشدم دیگه😅
بعضی وقتا سریع انتخاب کردن وااضطرار باعث میشه خیلی فرصت فکرای منفی نداشته باشه ادم ویهو بره تو دل ترسا
من خودم این موقعیتارو دوس دارم...چوه اگه بخوام باخیال راحت تصمیم بگیرم ممکنه هیچوقت اقدام نکنم😐
انشاالله هرچی به خیرو صلاحته برات اتفاق بیوفته عزیزم❤
سلام
از هیچ چیز نترس..نه من اهل این نیستم که پا روی ترس هایم بگذارم ولی بعضی وقت ها میشه که پا روی ترس هایی خودمون گذاشت...
وقتی که به خدا توکل کنی دیگر ترسی در بدنت نیست....
نه من از همه چیز نمی ترسم.....
