معاشرت کنیم ؟ =)
قلبی دارم از جنس سنگ که چند صباحی است به نفس افتاده ، مثل جوجه ای که در سرمای زمستان متولد شده و مادر را در اغوش نگرفته ، صدایی دارم ، سنگین تر از ترافیک های این شهر ، انقدر سنگین که گاهی بر گلویم اضافی میکند،حتی چشمانی دارم ، پر از حرف که اگر گوش خود را به چشمانم دهید کر میشوید، در میان این بازار شلوغ دلی دارم پر از درد که گاهی سنگینی میکند بر وجود خسته ام ...
حرف های ناگفته ای دارم ، گوش خود را به چشم من دهید ...
* اگر تو یه شرایطی باشید که نه میتونید ادمهای دورتونو عوض کنید و نه محیطی که توش هستیدو ، چه کاری میکنید تا حس بهتری داشته باشین ؟